پنجشنبه 20 دی 1397-17:3 کد خبر:65113
نقشه راه یا شوآف؟
ریسمان سیاه و سفید برنامههای ۱۰۰ روزه!
مردم ایران و به تبع مازنیها، خاطره خوشی از ارائه برنامهها و اولویتها و اقدامات ۱۰۰ روزه ندارند و بیشک، ترس از وعدههای سر خرمن،شده حکایت همان مارگزیدگان که از این ریسمانهای سیاه و سفید دل خوشی ندارند!!
به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از تیترامروز، مردم ایران و به تبع مازنیها، خاطره خوشی از ارائه برنامهها و اولویتها و اقدامات ۱۰۰ روزه (آنچنانکه رییس دولتهای یازدهم و دوازدهم، بدنبال آن بود، اما در دستیابی به آن ناموفق بود) ندارند و بیشک، ترس از تکرار وعدههای سر خرمن، بیش از عمل نکردن به وعدههای ناگفته موجب رنجش و آزردگی بوده و مردم همچون مارگزیدگان، از این ریسمانهای سیاه و سفید دل خوشی ندارند!!
اما استاندار مازندران، که گویا از این سیاست مشمئزکننده در تعیین بازه زمانی برای پیگیری امور توسط مسئولان و دولتمردان بی خبر است، از همان بدو ورود و در کمی بیش از یک ماه پیش و در نخستین جلسه شورای اداری استان که با حضور جمع کثیری از مدیران کل دستگاههای اجرایی استان برگزار شده بود، از آنها خواست تا برنامههای صد روزه خود را در پیگیری امور محوله استان روی میز استاندار بگذارند تا از طریق روابط عمومی استانداری بر روی خروجی این سایت قرار گرفته و مردم نیز از مهمترین اقدامات و برنامههای ۱۰۰ روزه مسئولان آگاه شوند.
هرچند که قرار نیست پروژه یا پروژههای جدیدی در این راستا تعریف شود و همه چیز در قالب پیگیریها قابل بررسی خواهد بود اما مهمترین و نخستین ایرادی که به تعقیب این دسته از سیاستهای دستوری و خلقالساعه وارد است این مهم است که معمولا چنین برنامههایی حتی اگر بدرستی تعریف و تدوین شوند، کمتر رنگ و بوی عملیاتی شدن به خود میگیرند و بیشتر به یک شوآف و "نمایش عامه پسند" شباهت دارند تا برنامه عمل و نقشه راه!
دومین ایراد بزرگی که به این دسته از طرح و برنامهها میتواند وارد باشد این است که معمولا "دقت عمل" فدای "سرعت عمل" میشود و برنامههای مطروحه، آن چنان قامض یا به عکس بسیار سردستی یا اولویتها آنچنان مشوش و مبهم نگاشته میشوند که برای عمل به آنها باید یک سری مترجم و مدیر استخدام کرد که بتوانند این برنامههای سرعتی را ابتدا ترجمه و تفسیر کنند و سپس برای قرار گرفتن بر روی ریل اجراییات آماده سازند.
اما بزرگترین عیب این برنامههای مدتدار آن است که چنانچه این برنامهها در زمان مقرر انجام نگیرند و اتفاق محسوسی در بازه زمانی معین شده رخ ندهد سبب ناامیدی مردم و هدررفت بزرگترین و طلاییترین سرمایه، یعنی "وقت" برای پیگیری درست امور در مکان و زمان مناسب میشود و این یعنی به جای "رسیدگی" به معضلات و مسائل، "ماسیدگی" آنها در ظرف زمان در دستور کار قرار میگیرد.
بنابراین، بهتر است مسئولان محترم به جای تعیین بازه زمانی برای برنامهها و طرحهای "کاغذی و سرعتی" که جایگاه و اعتبار آنها را نزد مردم متزلزل میسازد، در فکر تدوین برنامههایی جامع و عملیاتی باشند که شمارش معکوس اجرایی شدن آنها را مردم بشمارند نه مسئولان...