آخرین عناوین

چهارشنبه 4 مهر 1397-9:17 کد خبر:63219

خبرگزاری فارس گزارش می‌‌دهد:

«سدسازی» یا «سدبازی»؟!

رویای ساخت سد با تکیه بر توان داخلی در ایران به حقیقت پیوست اما پس از آن عطش سدسازی آن‌قدر پیش رفت که گویا به یک بازی تبدیل شده است.


خزرتیترخبر: تاریخچه سدسازی در ایران باستان را به دوران هخامنشیان با ساخت سد «دیاله» نسبت می‌دهند که به دستور کوروش ساخته شده است، سابقه سدسازی در کشور ایران به سال 1326 با آغاز عملیات اجرایی سد گلپایگان بازمی‌گردد که 10 سال بعد به پایان رسید و مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

طی 60 سال گذشته نزدیک به 700 سد در ایران ساخته شده است و نزدیک به 120 سد دیگر قرار است به این تعداد اضافه شود که تعداد انگشت‌شماری در حال ساخت و برخی دیگر نیز روند مطالعاتی یا تجدید نظر را پشت سر می‌گذارند.

سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا ساخت سدهای جدید ضرورتی دارد؟ برخی‌ها معتقدند در شرایطی که از کمبود آب به وضعیت تنش‌آبی و بحران و هشدار رسیده‌ایم واقعاً چه توجیهی برای ساخت سدهای جدید وجود دارد؟

کاهش 31 درصدی بارش‌ها و کاهش 33 درصدی آب ورودی به سدها و آبگیری تنها 41 درصد از مخازن سدهایی چون شهید رجایی، زاینده‌رود، سفیدرود، ارس و ساوه در سال آبی 97 نسبت به مشابه سال گذشته آیا دلیل قانع‌کننده‌ای برای توقف احداث سدها نیست؟

برخی دیگر نیز معتقدند در ایران «سدهای سیاسی» در حال ساخت هستند که بر پیکره محیط زیست و اندک منابع آبی باقی‌مانده از آب‌های سطحی و آب‌های زیرزمینی خدشه وارد می‎سازند و در شرایطی که در دنیا سدسازی رو به توقف می‌رود، چرا در ایران باید بر سر ساخت یا عدم ساخت سد به جدال بپردازیم و ابتدا تصمیم بگیریم و بعد مطالعه کنیم؟

سؤال دیگر این است که آیا سدسازی در ایران به‌ لحاظ کیفیت دچار مشکل است که برخی مشکلات پس از سدسازی روشن می‌شود؟ با تحقیق در این زمینه می‌توان گفت؛ حقیقت این است که سدسازی برخلاف آن‎چه تصور می‌شود، اصلاً پیچیده و سخت نیست و مهندسان و تکنسین‌های ایرانی در این حوزه به‌راحتی و با استفاده از به‌روزترین امکانات مطالعاتی، تجهیزاتی و کارگاهی و نیروی انسانی سد می‌سازند.

آنها در این راه از مشورت و تجربه کشورهای موفقی مانند چین و کره جنوبی بهره‌مند می‌شوند و از طرح‌های مهندسان سدسازی این کشورها استفاده می‌کنند.

* عطش سدسازی

موضوع قابل تامل این است که گویا در حوزه سدسازی به‌سمت آزمون و خطا پیش می‌رویم و لذت سدسازی در ایران تا جایی پیش رفته است که امروز یکی از افتخارات وزارت نیرو و شرکت‌های سهامی آب منطقه‌ای در ساخت سد خلاصه می‌شود، گویا همه مشکلات در حوزه تامین و حفاظت از منابع آبی تنها به ساخت سدها بسته است و اگر سدی ساخته نشود، نتیجه این می‌شود که هیچ کاری در حوزه آب صورت نگرفته است!

همین عطش سدسازی است که گاهی محیط زیست را به زانو در می‌آورد، جهاد کشاورزی نظر ممتنع دارد، منابع طبیعی سکوت اختیار می‌کند و آن‌وقت وزارت نیرو وارد عمل شده و در ادامه وزارت راه و شهرسازی، بنیاد مسکن و حتی بهزیستی و کمیته امداد نیز به‌جهت عبور پروژه از روستاها و جاده‌ها را به کمک می‌طلبد.

... هزینه‌های هنگفت و زمان طولانی صرف می‌شود و در پایان، پروژه‌ای خواهیم داشت که محیط زیست و منابع طبیعی و کشاورزی را تخریب می‌کند!

پروژه‌هایی که ظرفیت ذخیرگاه‌های آنها 1.5 برابر میزان آب‌های جاری است، و نه‌تنها دردی را دوا نمی‌کنند بلکه دردآورند، در آن زمان آیا فریاد به جایی خواهد رسید؟ واقعاٌ به چه دردی گرفتار آمده‌ایم؟!

سؤال دیگری پیش می‌آید که آیا سدسازی باید متوقف شود؟ تحقیقات نشان می‌دهد در برهه‌ای از زمان به‌دلیل سیل‌های خانمان‌برانداز، هدررفت آب‌ها، نبود برنامه هدفمند در حوزه کشاورزی، طرح استفاده از آب برای ظرفیت‌های گردشگری و شرایط مناسب برای کشت دوم و حتی چندکشت شدن اراضی کشاورزی، طرح‌های سدسازی ارائه می‌شد اما اکنون در شرایط کم‌بارش و با ساخت سدهای غیراصولی که مشکلات زیست‌محیطی و اقتصادی را برای بومیان ایجاد می‌کنند، بیشتر کارشناسان معتقدند سدسازی در ایران را باید تمام کرد. (آن‌چیزی که اکنون درباره آن صحبت می‌شود مربوط به سدهای بزرگ است).

* تناقض در سیاست‌ها و عملکردها

وقتی به سیاست‌های کلان وزارت نیرو در بخش مدیریت منابع آب می‌نگریم مشخص می‌شود که هم در ایجاد نظام جامع مدیریت براساس آمایش سرزمین در حوضه‌های آبریز، هم در بهره‎برداری از آب، هم در تدوین برنامه‌هایی با هدف تناسب در اجرای طرح‌های آبخیزداری و سدسازی و هم در مهار آب‌های مرزی با مشکل مواجهیم.

اصل نخست از سیاست‌های کلی سیر منابع انرژی در کشور به‌صراحت می‌گوید که «ایجاد تنوع در منابع انرژی کشور و استفاده از آن با رعایت مسائل زیست‌محیطی و تلاش برای افزایش سهم انرژی‌های تجدیدپذیر با اولویت انرژی‌های آبی است».

وزارت نیرو در چشم‌انداز بخش آب نیز به‌صراحت اعلام کرده است: «در بخش آب با مشارکت مستقیم بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیربنایی و خدماتی در محدوده هر یک از حوضه‌های آبریز کشور برای دست‌یابی به مدیریت یکپارچه آب و سازگار با شرایط اقلیمی و زیست‌محیطی به‌منظور ایجاد تعادل و پایداری بین منابع و مصارف آب و حفاظت کمی و کیفی و ارتقای بهره‌وری از منابع آب به‌گونه‌ای عمل خواهد کرد که کشور در رعایت حقوق کلیه ذی‌نفعان و دسترسی عادلانه همگان به آب سالم و کافی متناسب با ظرفیت‌های ملی سرآمد کشورهای منطقه باشد».

* ساخت 10 سد در مازندران

با این مقدمات به‎سراغ مازندران می‌آییم، جایی که تاکنون 10 سد کوچک و بزرگ در آن ساخته شده و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آنها نیز سدهای شهید رجایی، البرز و گلورد است و 10 سد دیگر نیز در دست مطالعه یا ساخت است که بیشتر آنها برای تامین آب کشاورزی هستند.

بزرگ‌ترین پروژه حال حاضر سدسازی در مازندران «هراز» آمل است که 35 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و البته سد گلورد نکا نیز باوجود آبگیری نیازمند تکمیل شبکه‌های آبی در پایین‌دست است.

حجم ذخیره فعلی سدهای مازندران حدود 320 میلیون مترمکعب است که با ساخت هراز و تکمیل سد گلورد به یک‌میلیارد مترمکعب می‌رسد.

* کاهش بارش در دشت تجن

با توجه به اینکه منابع آبی سد شهید رجایی از دشت تجن تامین می‌شود اما این دشت نیز همچون 390 دشت کشور که در وضعیت بحرانی قرار دارند به‌لحاظ بارش با کاهش 20 درصدی و از نظر روان‎آب نیز 30 درصد در مقایسه با سال آبی گذشته کاهش داشته است.

سخنگوی کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی می‌گوید: این کاهش‌ها را دشت‌های بهشهر و گلوگاه با 34 درصد، بابل‌رود با 11 و در هراز با 12 درصد شاهد هستیم و در روان‌آب‌ها نیز با کاهش 80 تا 86 درصدی در تجن و نکارود، کاهش 33 درصدی در رودخانه هراز، و کاهش 59 درصد و 44 درصد در رودخانه‌های تلار و بابل‌رود داریم.

علی‌محمد شاعری با اشاره به اینکه 560 روستای مازندران با خطر جدی ناشی از کم‌آبی در اراضی کشاورزی مواجه هستند، اظهار می‌دارد که سهم کشاورزی از منابع آبی این استان ۸۲ درصد و تنها پنج درصد در بخش صنعتی و 11 درصد در بخش شرب و بقیه در حوزه خدمات و بهداشت است.

با توجه به اینکه یک چهارم از مساحت ایران را کویر تشکیل داده است و در شرایطی که نیمی از دشت‌های مهم مازندران همانند 297 دشت کشور از مجموع 609 دشت، خشک شده‌اند و یا در وضعیت بحرانی شدید قرار گرفته‌اند، به اجرای برنامه‌های اصولی برای جلوگیری از هدررفت منابع آبی نیازمندیم.

* سایه سنگین انتقال آب خزر به سمنان

گاه‌گاهی سایه انتقال آب از دریای خزر و گاه‌گاهی رویای سد فینسک بر سر مازندران سنگینی می‌کند، کمپین‌های «نجات آب خزر» و «نه به احداث سد فینسک»  تشکیل شده است و مسئولان را مورد سؤال قرار داده است.

در چهار سال گذشته پروژه بحث‌برانگیز انتقال آب خزر به سمنان مورد توجه بوده است که محمد دامادی نماینده ساری و میاندرود به‌صراحت اعلام کرده است، چنین چیزی عملاً مقدور نیست و هدف از این بازی‌ها این است که از رئیس جمهور سمنانی بخواهند آنها را در ساخت سد فینسک یاری کند.

وی اخیراً در یک برنامه زنده رادیویی با انتقاد از سازمان حفاظت محیط زیست بار دیگر اعلام کرده است: «نه طرح انتقال آب خزر به سمنان اجرایی خواهد شد و نه اجازه خواهیم داد سد فینسک ساخته شود».

* سایه ساخت سد در سرشاخه‌های منابع آبی مازندران

جانمایی سد فینسک درست بر روی رودخانه سفیدرود یعنی یکی از سرشاخه‌های حوضه تجن و تامین کننده آب سد شهید رجایی است و این یعنی بلعیدن منابع آبی مازندران و ایجاد بستری برای یک فاجعه زیست‌محیطی و بالاتر از همه به‌خطر انداختن اقتصاد مردمان در منطقه‌ای که با کشاورزی امرار معاش می‌کنند.

اظهارات اخیر مدیران شرکت سهامی آب منطقه‌ای در سمنان و مازندران به‌خوبی نشان می‌دهد که مازندران حق دارد با احداث سد فینسک مقابله کند و کمپین تشکیل داده و مدیران را به پاسخ‌گویی دعوت کند.

ظرفیت منابع آبی در سمنان از 1.2 میلیارد مترمکعب فراتر است در حالی‌که جمعیت این استان 631 هزار نفر و به‌اندازه جمعیت شهرستان ساری است، حال آن‌که این میزان منابع آبی در مازندران 4.5 میلیون مترمکعب برای جمعیت 3 میلیون نفری است.

نباید از این موضوع مهم غافل شد که مازندران استان گردشگرپذیر بوده و سالانه 20 میلیون گردشگر داخلی و خارجی دارد و این یعنی منابع آبی مازندران از میزان تقاضا هم در بخش خدمات و هم در بخش‌های صنعت و کشاورزی بسیار کمتر است.

* پاسخ بی‌تدبیری با بی‌تدبیری!

در حالی‌که استان مازندران در دهه 70 می‌توانست با آمدن صنایع به وضعیت اشتغال مردمان خود سامان دهد اما دولت اعتبارات پروژه‌های صنعتی را به استان‌های دیگری اختصاص داد و مجوزهای بی‌رویه‌ای برای ساخت صنایع آب‌بر در شهرک‌ها و نواحی صنعتی ایجاد شد که اکنون در شرایط کم‌آبی صدای مدیران شرکت‌ها و مسئولان را درآورده است.

این وضعیت حاصل بی‌تدبیری‌های دولت است که در آن زمان شکل گرفته است و اکنون مردم و بخش خصوصی را دچار مشکل کرده است، اما آیا در دولت فعلی باید با ساخت سد یا انتقال آب خزر، ناکارآمدی‌های گذشته را جبران کرد؟ آیا احداث سد «گتوند» در جنوب کشور بر روی رودخانه کارون که کوهی از نمک را وارد مزارع کشاورزی کرده است و آیا ساخت سد هراز در شمال کشور که به پیشرفت 35 درصدی رسیده است و کوهی از زباله را در بالادست خود داشته و ترکیبی ناهمگون از زباله و رودخانه و سد را به‌نمایش گذاشته است؛ برای کارنامه مدیریتی فعلی کافی نیست؟!

آیا به‎راستی دولت می‌خواهد با ساخت سد فینسک اقتدار سدسازی را به‎نمایش بگذارد یا قدرت سیاسی خود را و آیا نگران معیشت مردم است یا نگران صندلی برخی نمایندگان؟ این در حالی‌است که سمن‌های زیست‌محیطی و کارشناسان و نمایندگان مازندران بارها است به مقامات محلی، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست و شخص ریاست‌جمهوری در زمینه مخاطرات این پروژه هشدار داده‌اند.

* توجه به محیط زیست و حوزه اجتماعی، آری یا خیر؟!

جایی که وزارت نیرو صراحتاً اعلام می‌کند در حوضه‌های آبریز کشور به دو مقوله «محیط زیست» و «زمینه‌های اجتماعی» در ساخت سد توجه داریم، آیا در ساخت سد فینسک بر سرشاخه‎های منابع آبی مازندران واقعاً قرار است چنین اصولی رعایت شود؟ بسیار مایلیم که سکوت امروز و ردّ پای از دستور کار خارج‌کردن سد فینسک به‌معنای فریادی برای فردا و وارد دستور عملیاتی‌شدن در آینده نباشد و واقعاً دولت جهت تأمین آب مورد نیاز مردم سمنان برای مصارف صنعت، کشاورزی و آشامیدنی به‌فکر مدیریت صحیح منابع موجود باشد.

استان مازندران به‌اندازه کافی از خشکسالی و کم‌آبی رنج می‌برد و اگر در سال زراعی جاری 500 هکتار از اراضی شالیزاری زیر کشت نرفت این میزان در سال آینده بیشتر خواهد شد و با ادامه روند شرایط فعلی، محدودیت‌هایی برای سایر محصولات کشاورزی در این استان نیز اعمال خواهد شد و به همین دلیل مسئولان از هم‌اکنون به‌دنبال کشت فراسرزمینی هستند.

* کاهش 48 درصدی آب در سدهای مازندران

بد نیست نگاهی به وضعیت خشکسالی در مازندران و کاهش بارش‌ها از نگاه مدیرکل هواشناسی مازندران بیندازیم که می‌گوید: تحقیقات نشان می‎دهد دمای هوای استان در سال زراعی جاری نسبت به مشابه سال گذشته یک درجه افزایش داشته و این در حالی است که میانگین بارش در همین مدت در مقایسه با سال گذشته و دوره آماری به‌ترتیب 9 و 18 درصد کاهش داشته است.

محمدرضا رضوی اظهار می‌دارد: این شرایط سبب شده بود که 50 درصد اراضی با خشکسالی خفیف، 34 درصد از اراضی با خشکسالی متوسط و 16 درصد اراضی کشت‌شده نیز از خشکسالی شدید رنج ببرند.

وی میانگین بارش باران در مازندران از اول مهرماه 96 تا اول مهرماه 97 را 651.3 میلی‌متر اعلام کرده است در حالی‌که این میزان باید حدود یک‌هزار میلی‌متر باشد.

مدیرکل هواشناسی مازندران با اشاره به کاهش حجم آبگیری در سدهای استان می‌گوید: در سال آبی 97 حجم آبگیری سدهای استان نسبت به مشابه سال گذشته با کاهش 48 درصدی همراه بوده است.

* چه‌قدر بهره‌دهی با ساخت سد؟

مدیر گروه پژوهش مدیریت محیط زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معتقد است که سدسازی در ایران سیکل خاصی دارد و شاید یکی از برگ‌های برنده وزارت نیرو این باشد که سد بسازد!

همایون خوشروان در پاسخ به اینکه آیا با منابع آبی فعلی سدسازی در مازندران می‌تواند معقولانه باشد یا خیر؟ اظهار می‌دارد: این استان دارای آب و هوای متفاوتی است و از نظم خاصی تبعیت نمی‌کند؛ بارش‌های جوی آن زمانی‌که نیاز به آب داریم اتفاق نمی‌افتد.

وی با بیان اینکه بارندگی‌ها در این استان که آن را از مناطق پُرباران کشور می‌دانیم کاهش چشمگیری پیدا کرده است، می‌افزاید: بسیاری از زمین‌های مازندران دچار خشکسالی شده‌اند و این وضعیت، شرایط بحرانی را در برخی مناطق به‌وجود آورده است.

این کارشناس حوزه محیط زیست با بیان اینکه در شرایط کم‌آبی فرضیه سدسازی مطرح می‌شود، بیان می‌دارد: در نگاه نخست، مخازنی می‌سازیم که آب را ذخیره و مهار کند و آب بارانی که هرز می‌رود هم برای شرب و هم برای کشاورزی مصرف شود.

* سازه‌هایی دارای مخاطره

خوشروان با طرح این سؤال که آیا در همه مکان‌های دنیا می‌شود سد ساخت و آیا اینکه یک منطقه اکولوژیکی مهم را برای ساخت سد تخریب کنیم کار درستی است یا خیر؟ اظهار می‌دارد: این اقدامات نیاز به مطالعات کارشناسی و ارزیابی مخاطرات زیست‌محیطی دارد و باید به این نکته توجه داشته باشیم که سدها با وجود سازه‌های مناسب، دارای مخاطراتی نیز هستند.

وی با بیان اینکه برای ساخت سد باید بهای سنگینی داد، می‌گوید: درخت‌ها، روستاها و کشتزارهای زیادی نابود می‌شوند اما به‎راستی آیا ارزش آن را دارد؟ چه‌قدر تولید و بهره‌دهی اقتصادی را ایجاد می‌کنند؟

مدیر گروه مدیریت محیط زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به ساخت سدهایی چون گتوند که بیش از آنکه فایده‌ای داشته باشند مسبب ضرر و زیان به طبیعت و اقتصاد بومیان و از بین رفتن تدریجی اراضی کشاورزی شده‌اند، معتقد است که عامل اصلی چنین رویدادهایی، عدم مکان‌یابی مناسب است.

وی ادامه می‌دهد که در کشور خشک و نیمه‌خشک زندگی می‌کنیم اما از منابع آبی در دسترس حتی بیشتر از کشورهایی که دارای آب فراوان هستند استفاده می‌کنیم، هنوز مشکل مهار آب‌های سطحی را حل نکرده‌ایم.

خوشروان می‌گوید: باید از نیاکان خودمان که آب را توسط سازه‌هایی مانند قنات در زیر زمین نگهداری می‌کردند تا آب‌های باران هرز نروند، بهره بگیریم و به دنبال ساخت سازه‌ای به‌نام سد نباشیم که گاه به فاجعه زیست‌محیطی تبدیل می‌شود و آب دریا و رودخانه و سفره‌های زیرزمینی را تهدید می‌کنند.

* راهبرد سازگاری با کم‌آبی

کارشناس حوزه محیط زیست اظهار می‌دارد: با سدسازی مخالف نیستیم اما نباید سدسازی غیراصولی میدان رقابت مدیریت منابع آب کشور باشد، ایجاد فرهنگ سازگاری با شرایط بوم‌سازگان‌ها و سازگاری با کم‌آبی مهم‌ترین راهبرد برای مقابله با بحران محیط زیست و بی‌آبی در کشور است.

مدیر گروه پژوهش مدیریت محیط زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری این پرسش را مطرح می‌کند که وزارت نیرو و شرکت‌های عامل در زمینه سدسازی در سال‌های اخیر چه اقدامی انجام داده‌اند و به چه میزان موفق بوده‌اند؟

خوشروان معتقد است که برطرف‌کردن مشکلات منابع آب کشور نیاز به یک بسیج ملی دارد و وزارت نیرو خود باید پیشتاز بوده و الگوی مناسبی برای پیشبرد اهداف باشد.

* آزادسازی انرژی سدسازی

شواهد نشان می‌دهد که تکنولوژی سدسازی در ایران به پیشرفت قابل ملاحظه‌ای رسیده است و این موضوع را می‌توان به‌لحاظ تکیه بر توان داخلی به فال نیک گرفت اما عطش «سدبازی» به‌جای «سدسازی» سبب شده است که اکنون با سدهای غیراصولی و مخرب محیط زیست مواجه شویم که حتی عمرشان به یک‌دهه نیز قد نمی‌دهد بنابراین باید انرژی سدسازی در پروژه‌های عمرانی دیگری آزاد شود که فایده‌ای به حال ناخوش محیط زیست، کشاورزی، کم‌آبی و اقتصاد کشور داشته باشد.

 

نام فرستنده :
ایمیل گیرنده :