جمعه 14 فروردين 1394-0:15 کد خبر:5983
صادقعلی رنجبر/عضو هیئت علمی دانشگاه
الزامات همدلی و همزبانی دولت و ملت
همدلی و همزبانی دولت و ملت، ترجمان همکاری و همراهی میدانی، تحت عنوان آشنای مشارکت مردم در برنامه های دولت و نیز به مفهوم اعتماد متقابلی است که نهایتاً منجر به استفاده پایان ناپذیر دولت از پتانسیل منابع انسانی ملت و جامعه خواهد شد که در هر دو بعد به احیای سرمایه های در حال هدررفت منجر می شود..
خزرخبر و به نقل از انگیزه:یادم می آید که در روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، مردم بطور خودجوش و منبعث از رهنمودها و منویات امام راحل، در راستای شعار روزهای پایانی دوران انقلاب که می گفتیم: "ملت فدای ارتش، ارتش فدای ملت"، با شعار "ملت فدای دولت، دولت فدای ملت"، برای اولین بار به استقبال دولتی رفتند و به آن "آری" گفتند که متعاقب حکم امام راحل و رفراندوم خیابانی، برگزیده خودشان محسوب می شد، که البته اگر دولت موقت، به این رویکرد ولایی مردم پشت پا نمی زد و دل در گرو لبخندهای نظام سلطه نمی سپرد، قطعاً یکی از استثنایی ترین دولت های تاریخ نیز می شد که برابر با رأی 98/2 درصدی مردم به نظام جمهوری اسلامی ایران، برخوردار از حمایت آحاد مردم شده بود!
و اما با گذشت سی و شش سال از عمر پربرکت نظام جمهوری اسلامی، این نامگذاری در شرایطی انجام گرفت، که نظام سلطه جهانی با امید به ایجاد انشقاق و جدایی در بین صفوف بهم فشرده مردم و دولت، در تکاپوی استفاده ابزاری از قدرت تأثیرگذاری رسانه های مجازی افتاده تا بتواند با سلاح و حربه کهنه ی استعمار پیر یعنی تفرقه اندازی، همزمان اقتدار ملی، امنیت ملی، کارآمدی ملی، منافع ملی، مواضع ملی و کلاً وجهه ملی ما را تحت تأثیر قرار داده و از ظرفیت موجود ناشی از فضای باز مربوط به دمکراسی در درون نظام، بهره برداری منفی به عمل آورد!
تبدیل انتقادات سازنده به تخریب های رسانه ای و تریبونی و ترویج فرهنگ تقابل بجای تعامل و کاهش آستانه ی تحمل مدیران ارشد و غیرارشد نظام و نهایتاً توسعه تندروی های اعتمادشکن و برخوردهای ضدهنجاری، در اصل نمایش مستند عملیات خودزنی در جامعه ماست که اصلاً با فرهنگ ناب اسلامی و ماهیت مردمسالارانه نظام ما انطباقی ندارد!
همدلی و همزبانی دولت و ملت، ترجمان همکاری و همراهی میدانی، تحت عنوان آشنای مشارکت مردم در برنامه های دولت و نیز به مفهوم اعتماد متقابلی است که نهایتاً منجر به استفاده پایان ناپذیر دولت از پتانسیل منابع انسانی ملت و جامعه خواهد شد که در هر دو بعد به احیای سرمایه های در حال هدررفت منجر می شود..
نخبه ها، خبره ها، مغزها، مهارت پیشه ها، مجرّب ها، مخترعین، مبتکرین، نوآورها، خلاق ها و تیزهوش ها که تشکیل دهنده ی بخشِ دارندگان آی. کیو یا همان ضریب هوشی بالا در جامعه اند، به همراه بخشِ دارندگان ای. کیو که همان دارندگان هیجان هوشی و انگیزه های بالای جامعه اند، حلقه گمشده ی غالب دولت ها در چرخه توفیقات اجرایی اند که متأسفانه این اتفاق نامیمون، قطعاً میوه ی تلخ فاصله ی آزارنده ای است که میان دولت های مستقر و مردم یک کشور وجود دارد.
ایران کشوری است که سرافرازی همه جانبه اقتصادی، دیپلماسی، علمی و فرهنگی اش را با دو رویکرد عزم ملی و مدیریت جهادی، در شرایطی حفظ کرده و به آن استمرار بخشیده که حقیقتاً کمر راست کردن از زیر بار سنگین تحریم های فلج کننده استکبار جهانی، محال جلوه می کرد!
ایران کشوری است که بزرگترین نقش آفرینی های بین المللی مخصوصاً در خاورمیانه و حفظ دولت قانونی سوریه، تقویت امنیت لبنان، حفظ اقتدار حماس در غزّه و نیز تقویت دولت مرکزی عراق که همزمان سرکوب بی سابقه داعش انجام شده است را در شرایطی انجام داده که دو ائتلاف جهانی متناقض یعنی حمایت از داعش و مبارزه با داعش را شکست داده و منطقه را از چنگال خونین نظام سلطه خارج کرده است!
ایران کشوری است که در شرایط کاملاً سمپاشی شده و مسموم، الگوی مردم مسلمان و مبارز یمن و بحرین و سایر کشورهای منطقه شده و امروز اعتماد به نفس را در مسلمانانی تزریق می کند که روزگاری از همه جهت سرکوب و تحقیر می شدند!
ایران کشوری است که در اوج انتشار ناامیدی ها، بزرگترین و بیشترین نرخ حضور مردم در انتخابات، راهپیمایی ها و سایر فراخوانی ها را داشته و موجبات بهت فراگیر ناظران بین المللی را فراهم کرده است!
ایران کشوری است که حتی در اقتصاد مقاومتی نیز دارای رویکرد اصولی پیشرفت گرایانه و توسعه محورانه بوده و در زمینه های مختلف با دو مؤلفه تولید علم و تبدیل علم به ثروت، گام های بلندی برای استقلال اقتصادی و خودکفایی واقعی برداشته است.
کسی تردید ندارد که همه این موفقیت ها، محصول حضور مردم در صحنه و لبیک گویی یکپارچه به ندای ولی امر مسلمین جهان بوده و هست و اگر این یکپارچگی، به بلوغ استمرار زمانی و وحدت همیشگی و انسجام اجتماعی و ملی برسد و منجر به فرهنگ مانای همدلی و همزبانی مردم با دولت و کارگزاران نظام شود، قطعاً کسی نمی تواند جلودار مردم و نظام ما گردد!
همدلی و همزبانی ملت و دولت، ضامن استقلال،عزت، اقتدار و شرافت ملی ما خواهد بود و طبعاً هیچ پشتوانه ای برای برنامه های داخلی و جهانی دولت، مهمتر از این عنصر مردمی نبوده و در محاسبات جهانی نیز بزرگترین عامل بازدارندگی دولت های متخاصم در ادامه دادن به سیاست های خصمانه علیه کشوری است که برگ برنده اش، حضور حمایت گرانه مردمش در صحنه و مشارکت در متن برنامه های نظام مربوطه است!
رهبری معظم انقلاب، رمز و شرط اصلی تحقق آرزوهای دست یافتنی ملت شریف ایران را همدلی، همزبانی، همکاری صمیمانه و متقابل بین دولت و ملت دانستند و آثار و برکات آن را نیز مورد اشاره قرار داده اند.
اگر بین دولت و ملت، همدلی و همزبانی وجود داشته باشد، قطعاً ضمن کاهش شعله آتش اختلافات و تفرقه افکنی ها، می توان شاهد برکاتی از جمله موارد ذیل در جامعه شد که از هر لحاظ به پیشرفت جامعه کمک خواهند کرد:
1-ترویج مثبت اندیشی و کاهش منفی نگری
2-افزایش اعتماد به نفس کارگزاران و مدیران اجرایی نظام
3-افزایش میزان رضایتمندی عمومی جامعه از عملکرد کلی نظام
4-جلوگیری از نفوذ نگرش های مسموم و القایی شبکه های ماهواره ای، اجتماعی و نرم افزاری
5-افزایش اعتماد متقابل مردم به نظام و دولت و ترویج گرایش فزاینده مردم به سرمایه گذاری
6-کمک به تبدیل مخالفان به منتقدان و نیز تبدیل منتقدان به حامیان نظام
7-توسعه مشارکت مردم در پروژه ها و برنامه های دولت مستقر
8-کمک به توسعه یکپارچگی سیاسی مردم در فراخوان ها و برنامه های مصلحت گرایانه نظام
9-کمک به ترویج آرامش و امنیت خاطر جامعه و افزایش امید به بهبود اوضاع معیشتی
10-کمک به تحقق وعده های داده شده به مردم توسط رئیس جمهور در ایام انتخابات و یا پس از انتخاب
11-استفاده از پتانسیل های نهفته در متن مردم از جمله نیروی جوانی، نیروی مهارتی، نیروی کار و ...
12-کاهش پدیده شوم فرار مغزها و مهاجرت غم انگیز نخبگان جامعه به غرب
13-تقویت مواضع جبهه تولید و تضعیف موقعیت واردات و خدمات تحمیلی ناشی از آن در اقتصاد ملی
14-تحقق گسترده تر شعار سال گذشته یعنی عزم ملی و مدیریت جهادی در اقتصاد مقاومتی و فرهنگ جامعه
15-....
تذکر اساسی پیرامون همه موارد گفته شده و ناگفته هایی که در این مجال نگنجیده اند، این است که تحقق این موارد، منوط به برخورداری منتقدان از نگرش های کارشناسی تر و برخورداری دولت از مشاوران و مدیران جامعه اندیش تر و نیز رعایت نکاتی کلیدی دیگری است که برخی از موارد ذیلاً مورد اشاره قرار می گیرند:
الف-پرهیز از سیاه بینی و سیاه نمایی
ب-کنارگذاشتن کدورت های انتخاباتی و سوءظن های جناحی
پ-فداکردن منافع شخصی و حزبی و جناحی در منافع ملی
ت-برخورداری از درک درست نسبت به مصالح عالیه نظام
ث-درک درست فعل و انفعالات جهانی و داخلی در ابعاد اقتصادی و فرهنگی
چ-ارتقاء فرهنگ مردمسالاری دینی و پذیرش و همکاری با نفر پیروز انتخابات با هر میزان رأی مأخوذه
چ-فاصله گرفتن از حوزه القاءپذیری مخصوصاً رسانه های غربی
ح-فهم درست مواضع و منویات مقام معظم رهبری
خ-پرهیز از مرزبندی های مجازی و تبدیل جناح های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی به گروههای فشار
د-فاصله گرفتن از دو پهلو گویی و دوجانبه گرایی خواص و ورود به جریان همدلی و همزبانی
ذ-پرهیز از بکارگیری واژه های موهن، هتاک و یا تمسخرآمیز نسبت به هم
ر-.....
فلذا کافی است که عینک های خود را عوض کرده و بجای استفاده از عینک بدبینی کینه ورزانه و خوش بینی ساده لوحانه دیگران، از عینک واقع بینی حکیمانه خودمان استفاده کنیم و بقول سهراب سپهری، شاعر ارجمند معاصر کشورمان، "چشم ها را باید شست، جوری دیگر باید دید" و خلاصه اینکه مبادا که متن دیگران را نطق کرده و یا دیکته دیگران را بنگاریم!
نکته مهم در نامگذاری امسال، ماندگاری این سیاست گذاری استراتژیک برای همه دولت های مستقر با هر گرایشی و با هر میزان از عملکرد و نیز همه سال های پیش روست و محدوذ به سال شمسی 1394 نمی شود و اینکه این رویکرد، نصیب دولت های قبل ازاین دولت نیز شده است و نکته مهم دوم این است که رهبری معظم انقلاب، میزان و شدت این همدلی و همراهی و همزبانی و همکاری را منوط به میزان عملکرد دولت ها دانسته و دولت ها را به قبول داشتن واقعی این مردم و استفاده موسّع از پتانسیل و قابلیت های موجود در مردم مخصوصاً در بعد کارآمدی نیروی انسانی دعوت و ترغیب کردند.
در پایان تأکید می شود که با توجه به شرایط اقتصادی، دیپلماسی و فرهنگی، نظام و ترجیحاً دولت در فضای کاری و اجتماعی خود، بیش از گذشته نیازمند همدلی آحاد مردم از جمله از احزاب و دسته جات و جناح های سیاسی، روزنامه ها و سایت های مجازی و نیز رسانه ملی است و در این میان اگر نگرانی ها و دغدغه ها و دلواپسی ها، رنگ و بوی افراط گرفته و میل به تخریب بیابد، طبعاً به مصلحت نظام نبوده و باید از چنین نقش آفرینی های مخربی استنکاف و جلوگیری به عمل آید و از طرفی هرگونه کم طاقتی و اهانت به منتقدین و دلواپسان جامعه نیز نافی مصالح کلان نظام و ناسپاسی از نظارت مردمسالارانه ای است که کسی نمی تواند منکر ضرورت هایش باشد و شایسته است که ما هم دولت اعتدال و هم اهالی قیل و قال را دوباره به اعتدال و میانه روی در عمل دعوت کنیم تا تبیین شود که اسلام، دین میانه روی است و با افراط و تفریط میانه ای ندارد!