خزرخبر:متأسفانه گاهی در سیره فردی برخی از مدیران اعم از کهنه کارها و یا تازه به دوران رسیده ها، جلوه هایی از رفتارهای غلط را شاهدیم ، متأسفانه وقتی بر کرسی و اریکه قدرت تکیه می زنند، خیلی زودهنگام، مردم و صاحبان واقعی حق را فراموش می کنند.

بسمه تعالی

شورای شهر نهاد خدمت یا سکوی پرش

روح همه مسئولیت ها در یک نظام مردمی که آنهم موسوم به نام مبارک اسلام است، قطعاً محصور و منحصر به چارچوب خدمت به مردمی است که هم در فرهنگ دینی و هم در فرهنگ ملی، ولی نعمتان مدیران جامعه و عامل اصلی به کرسی نشاندن آنها در یک فرایند مردم سالاری بطور مستقیم یا غیرمستقیم اند.

شهید بهشتی که بنده مفتخر به شاگردی ایشانم با صراحت و در یک مرزبندی کاملاً آشکار می گفت:

ما شیفتگان خدمتیم و نه تشنگان قدرت!

اما متأسفانه گاهی در سیره فردی برخی از مدیران اعم از کهنه کارها و یا تازه به دوران رسیده ها، جلوه هایی از رفتارهای غلط را شاهدیم که در تضاد با آموزه های دینی، بجای آنکه مسئولیت ها را موقعیتی برای خدمت به مردم فرض کرده و اصطلاحاً منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهند، متأسفانه بر کرسی و اریکه قدرت تکیه می زنند، آن را فرصتی برای تأمین منافع فردی و یا نهایتاً فامیلی و جناحی تلقی کرده و خیلی زودهنگام، مردم و صاحبان واقعی حق را فراموش می کنند.

مصوبات، موافقت ها، مخالفت ها، سیاستگذاری ها، انتصابات، عزل ها، پیگیری ها، توصیه ها، تعاملات، تبانی ها، ایماءها، اشاره ها، نان قرض دادن ها، دست های پشت پرده، لجاجت ها، کوتاه آمدن ها، قربانی کردن ها، تخفیف ها، جریمه ها، تخصیص ها، تسهیلات، قهرها، صمیمیت ها، تعریف ها، تکذیب ها، خنده ها، اخم ها و دهها جلوه رفتاری دیگر در فرایند عملکردهای مدیریتی اینگونه مدیران، نه تنها معرف شخصیت حقوقی آنها نیست، بلکه دقیقاً ادامه همان شخصیت های حقیقی قبل از استقرار در کرسی های مدیریتی است!

در این میان یکی از ارگانهایی که بیش از دیگر دستگاهها، قربانی جنگ منافع فردی اعضایش شده و تا جائیکه در برخی از شهرها با دخالت قوه قضائیه، منجر به دستگیری تعداد یا همه اعضای آنها شده و حتی در چند مورد معدود انحلال آنها را رقم زده و یا حداقل توقف و قهقرای آنها را در پی داشته، قطع یقین همین شوراهای اسلامی شهرها و روستاها بوده هستند!

البته شوراهای اسلامی شهرها بخاطر برخورداری های بیشتر و نیز گستردگی اختیارات و امکانات طبعاً بیشتر از شوراهای اسلامی روستاها مورد سوء استفاده واقع شده و در مجموع، مطمع افراد بیشتری بوده اند که یا در تکاپوی عضویت در این شوراها بوده و ناکام شده اند و یا موفق به ورود و عضویت شده اند.

نگاهی گذرا به آنچه که در انتخابات شوراها می گذرد، به اندازه کافی، کامهای دلسوزان و عقلای جامعه را تلخ می کند و مرور آنچه که در اینگونه انتخابات می گذرد، نشان می دهد که روند و غلظت این تلخی ها نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه همواره رو به افزایش نیز هست:

1-مراحل ناقص تعیین و احراز صلاحیت نامزدها

2-ضعف های جدی قانونی در سبک تبلیغات

3-اعمال نظرهای بومی در قرار گرفتن افراد فاقد صلاحیت در لیست نامزدها

4-قدرت بالای القاء افراد ذی نفوذ در افکار عمومی نسبت به بزرگ کردن افراد فاقد مهارت و شایستگی

5-تعیین کننده بودن میزان هزینه کرد نامزدها در رای آوری به هر طریقی و به هر قیمتی که متأسفانه حتی تا خرید مستقیم آراء و یا تخلفات سر صمدوق پیش می روند

6-تخلفات اپیدمی شده نامزدها و ستادها

7-ضعف فرهنگ عمومی در اقبال از افراد بجای اقبال از برنامه های کاری

8-استفاده ابزاری نامزدها از چهره ها و سایر مقدسات ارزشی

9-استفاده روانی نامزدها از آرای خاکستری جامعه

10-ژست های اپوزوسیونی نامزدها برای ورود به هسته مدیریتی حاکمیت

11- و .....