به گزارش خزرتیترخبر،حسین منصف درگپی دوستانه بر مبنای فرمایشات امام خمینی ره با حجت الاسلام تقوی فر ریاست محترم دادگستری استان مازندران اینگونه اظهار داشت:

سلام علیکم

با خودمان گفتیم رییس محترم دادگستری بابل وکیلی راد و دادستان محترم مرادی و بازپرس محترم شعبه اول بازپرسی داودی را بخاطر مشغله کاری در مورد تعیقیب و زندانی کردن ۳ روزه ما در زندان متی کلای بابل به خاطر تکدر خاطر از موضوع داستان تخیلی فساد در عدالتخانه شهر تخیلی بابولستان مورد خطاب قرار ندهیم و مستقیما با خود شما صحبت کنیم و به قول امام خمینی ره اگر استیضاح و انتقادی از شما داریم مستقیما با خودتان مطرح کنیم. احتمالا مطلعید که امام خمینی ره که لباس شما به لباس ایشان نزدیکتر است در جلد ۵ صحیفه امام فرموده اند:" هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین ؛زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد "

قطعا رییس قوه قضاییه،رییس دادگستری مازندران و دادگستری بابل نیز در مراتب پایین تر در شمول این سخن امام خمینی قرار میگیرند و از انتقاد و استیضاح ما خوشحال میشوند

آقای تقوی فر شما را فرد فرهیخته ای میدانم لطف کنید به دوستان ما در داد گستری بابل بفرمایید، که لااقل به دنیای داستان های تخیلی ما که ربطی به دادگستری شهر بابل و قضات و مسئولین  پاکدست دادگستری ندارد ورود نکنند و ما را بصورت واقعی ۳ روز مهمان زندان متی کلای بابل نکنند؛که البته توفیق بازداشت نصیبمان شد.

آقای تقوی فر داستان تخیلی نامش رویش است و نمیدانم چگونه دوستان ما در دادگستری بابل ؛ این داستان را به خودشان ربط دادند؟!

آقای تقوی فر: من بنابر احترام طبق ابلاغیه ای که از سامانه ثنا برایم ارسال شد به شعبه ۱ول بازپرسی دادگستری بابل رفتم. در برگه ابلاغ نوشته بود نوع علت حضور : ادای توضیح به اتهام توهین به مقامات قضایی بابل و نشر اکاذیب با تعجب به شعبه بازپرسی رفتم.

بازپرس داودی ابتدا گفت: من در کانال تلنگر عضوم ولی در مورد دادگستری بابل بی انصافی کردی،با تعجب گفتم دلیلتان چیست؟!

گفت :داستان فساد در عدالتخانه شهر تخیلی بابولستان

گفتم‌خوب خودتان گفتید شهر تخیلی بابولستان.

پس مرا به جرم یک داستان تخیلی احضار کرده و بازجویی می کنید؟!

بازپرس گفت: منظور تو وکیلی راد و مرادی دادستان بود.

از تعجب چشمانم گرد شد و گفتم از چه زمانی شما تحلیلگر داستان های تخیلی شدید و آیا شما تخصص ادبیات و داستان های تخیلی دارید که اینگونه قضاوت می کنید؟!

بازجویی تا حدود ۲ ادامه یافت و سپس لبخند از لب بازپرس کنار رفت و گفت: چون وقت اداری رو به پایان است و وثیقه نیاورده اید بازداشت میشوید و باید به زندان متی کلا بروید،گفتم: لااقل در برگه ابلاغیه می نوشتید باید وثیقه بیاورم تا از صبح وثیقه تهیه میکردم.

سپس بازپرس به من گفت به حکم وثیقه ۵۰ میلیون تومانی اعتراض داری ؟!

راهنمایی بازپرس مرا مجاب کرد که روی برگه وثیقه ؛گزینه اعتراض دارم را تیک بزنم و همین امر باعث شد کار گره بخورد و پرونده به شعبه دیگرارسال شود.بقول وکلا با این کار ممکن بود روزها و هفته ها همچنان در زندان باشم تا شعبه مزبور نظر بدهد.

با یک راهنمایی ساده آقای بازپرس می شد من زندانی نشوم یا روز دیگر آزاد شوم،اما بازداشت من ۳ روز طول کشید.

تذکر:البته انصاف را رعایت کنم و بگفته همسر و برادرم؛وقتی کار اینجوری گره خورد و دوستان انقلابی در کانالها و گروههای مجازی ؛وکلای انقلابی و دوستان طلبه ای که ظاهرا از قم با خود شما و آقای وکیلی راد تماس گرفته و به این نوع برخورد معترض شدند ؛ اینبار همان بازپرس و ریاست دادگستری تلاش کردند تا بنده پس از ۳ روز آزاد شوم و به این جهت هم از آنان تشکر میکنیم

ما دشمن شما نیستیم و اگر نقدی میکنیم‌ میخواهیم فردای قیامت بخاطر قضاوتتان‌سربلند باشید نه سرافکنده

داستان عدالتخانه شهر تخیلی بابولستان؛داستانی تخیلی و تلنگری عمومی به قضات فاسد بود.با برخورد دادگستری بابل با این داستان؛ به اشتباه این مثال را در اذهان زنده کرد که ضمیر مرجع خود را پیدا می کند.

آقای تقوی فر: اکنون پرونده داستان تخیلی ما که داستانی شده برای خودش به شعبه ۱۰۴ کیفری بابل ارجاع شده و قرار است در روزهای آینده در آنجا بجرم این داستان تخیلی محاکمه شوم.

من از محاکمه و زندان شما نمیترسم چون ۷ سال از جوانیم را برای دفاع از انقلاب و تمامیت ارضی ایران در بازداشتگاه هایی به مراتب بدتر از زندان متی کلای بابل گذرانده ام.

من بیشتر از خودم برای آبروی دستگاه قضایی مازندران در این نوع پرونده ها می ترسم چون بقول مقام معظم رهبری:

"قوه قضاییه ویترین نظام است"

و شما حتما نمیخواهید این ویترین کدر و تیره گردد

با آرزوی سعه صدر و تحمل نقد از جانب قوه قضاییه مازندران

حسین منصف