دوشنبه 4 ارديبهشت 1396-10:51 کد خبر:41850
وقتی آلام و رنجهای جامعه نادیده گرفته میشود:
نامههای بیجواب و تشریفاتی بودن ستاد ارتباط مردمی رئیس جمهور
ستاد سامد در حالی در استانها با تبلیغات پر و پیمان راه اندازی شد که بسیاری از نامهها و دغدغههای مردمی بیجواب مانده و آلام و دردهای واقعی مردم همچنان باقی است.
به گزارش خزرخبر و به نقل از فارس، وقتی نامه نگاری مردم به ریاست جمهوری در قزوین را مشاهده کردم، به یاد راه اندازی ستاد سامد و یا ستاد ارتباط مردمی ریاست جمهور افتادیم که بسیار پر سر و صدا و با حضور فعالان رسانهای در اقصی نقاط کشور در زمان حضور رئیس جمهور افتتاح شد.
خروجی این ستاد فقط دریافت نامهها به صورت حضوری و دریافت گلایههای مردمی به صورت تلفنی بود و پس از دریافت مشکلات مردم از پیگیریهای بعدی خبری نبوده و نیست، تنها فعالیت این ستاد زمینهسازی برای حضور مردم در مراسم استقبال ریاست جمهوری بود و بعد از آن نه خانی آمده و نه خانی رفته!
متولیان این ستاد که از ادارات و ارگانهای استانی بودند تنها در مدت زمان حضور مسئولان دولتی حضور داشته و حتی در برخی مواقع پاسخگوی مردم نبوده و با هر تماس و کد رهگیری فقط به آنها قول داده میشد که با شما تماس گرفته میشود و هنوز بسیاری از مردم چشم انتظار برقرار تماس هستند.
نگارش نامه به مسئولان اجرایی اگر بهصورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد نشان از ضعف شدید دستگاههای اجرایی در رفع مشکلات مردمی است، اگر بعد از حضور رئیس جمهور متولیان استانی برای کاهش آلام و دردهای مردم یا حتی برای حفظ حرمت حضور رئیس جمهور بعد از سفرها دغدغه داشتند، شاید برخی از تنگناهای موجود مردم حل و فصل میشد.
مسئولان اجرایی دولت یازدهم مشکلات کف جامعه را نادیده گرفته و تنها به دنبال اهداف و منافع سیاسیشان بوده و برخی از جریانهای همسو با آنها به جای پیگیری دغدغههای جامعه نظیر فقر، بیکاری، تورم و رکود دنبال سهمخواهی بوده و تلاش داشتند که از قبل همسویی با دولت برای خودشان کیسهای دوخته و یا اینکه به مقام و جایگاهی برسند.
درد امروز جامعه فقر و نداری خانوادهای است که برای سرکشی فرزندش بیمارش در بیمارستان مجبور است بدون پرده از نداشتن کرایه تاکسی گلایه کند، درد امروز جامعه ما افزایش اجاره بها و عدم توجه دولت به ساخت مسکن مناسب برای جوانان است، درد امروز جامعه ما مشکل حاشیه نشینی و زندگی فقر و فلاکت بار خانوادههای حاشیه نشین در بیشتر شهرهای مازندران است.
درد امروز جامعه ما ناتوانی دولت در کمک به کشاورزان و باغداران استان مازندران است، درد امروز جامعه ما افزایش صادرات کالاها و بیکاری جوانان است.
درد جامعه امروز ما تنها گذاشتن خانواده سه نفره توسط مردم روستایی و پیگیری برای شغل در هزار کیلومتر دورتر از خانواده است.
درد امروز جامعه ما طلاق، اعتیاد، کاهش قدرت خرید مردم در تأمین نیازمندیهای روزانه، افزایش هزینههای شهرنشینی بدون توجه به افزایش درآمد مردم، کم توجهی و عدم توجه به روستاییان، فراموشی توسعه روستاها، خانه نشین شدن بسیاری از افراد کارآفرین، رشد چندبرابری حاملهای انرژی بدون افزایش یارانهها، افزایش قیمت مسکن، کاهش دسترسی اقشار مختلف مردم به مسکن مناسب و دردهای دیگری را میتوان اضافه کرد، اگر مسئولان و متولیان دغدغه رفع درد مردم را داشته باشند.
مشکل اینجاست که افراد صاحب جایگاه امروز خودشان این دردها را لمس نکرده و اصلاً در این ارتباط دغدغهای ندارند و اینگونه میشود که به هیچ ندای کمکی پاسخ داده نمیشود و افتتاح این ستادها تنها نردبان است برای دست یابی به مقامها.