جمعه 29 بهمن 1395-13:47 کد خبر:40946
اخم بیانصافان، لبخند شهردار ساری را کمرنگ نخواهد کرد!
عبوری؛ از الگو تا اسطوره/ترور شخصیتی بر علیه شهردار ساری
جمع زیادی برایش هورا می کشند و عده کمی آزارش می دهند، با همه جوانی اش چنان محکم ایستاده که سهمگین ترین فریب ها نیز او را نخواهد شکست.
خزرخبر:جمع زیادی برایش هورا می کشند و عده کمی آزارش می دهند، این شرح حال این روزهای مردی است که هیچ کس فکرش را نمی کرد با آن جوانی و تازهگی بتواند شهری چنان کهن به قدمت «ساری» را دگرگون سازد.
عبوری اما این کار را کرد و از آن روز به بعد همانطور که گلهای خوش رایحه قدرشناسی در جوارش جوانه می زد علف های هرز حسادت نیز شروع به روییدن کردند تا با هر روشی که شده جلوی توسعه شهر و محبوبیت عبوری را بگیرند.
تا پیش از مهدی عبوری ساری همان شهری بود که در دهه 80 و 70 و 60 و 50 بود، اما حالا ساری دهه 90 ساری «مهدی عبوری» است و با تمام آنچه پیشتر بوده تفاوتی اساسی دارد.
از رشد چندصد برابری بودجه شهر گرفته تا افزایش چندهزار برابری سطح مطالبات مردمی،او ساری را بدل به «شهر شادی» کرد و اگرچه خیلی ها چشم دیدن این لبخندها را نداشتند و به آینه سنگ زدند اما عبوری و ساری از پای ننشستند،زیرا مردم ساری با شهردارشان هم قسم شده اند که این کهن شهر را به جایگاه واقعی اش برسانند، آنهم با لبخند نه با اخم!
«عبوری» در ماههای اخیر «مظلوم ترین چهره مدیریت شهری در مازندران» بوده است،او که از آغاز به کارش تا به حال بیش از 15 پروژه بسیار مهم و تاثیرگذار را افتتاح کرده و همینک نیز در حال آماده سازی بیش از 5 پروژه بسیار بزرگ و مهم است زیر بیرحمانه ترین تهمت ها و فشارها مثل درختی استوار در طوفان های سهمگین کمر خم کرد اما نشکست، زیرا او نیز از دودمان سه بردار دلاوری است که یکی پس از دیگری پرپر شدند و امروز نامشان بر تارک این شهر عزیز می درخشد.
دشمنان عبوری که خود پیشتر در همین مناصب بوده و کاری از پیش نبرده اند، حالا به صرافت افتاده اند که نردبام را از زیر پای «شهردارجوان» بکشند.
زیرا مردم آنها را با دست نشان میدهند و ضمن قیاس عملکرد آنها با شهردار جوان، مدام می پرسند: چرا وقتی شما مسئولیت داشتید کاری نکردید و حالا که بازهم مسئولیت دارید چرا به جای سازندهگی، کارشکنی را در پیش گرفته اید.
حسادت آنچنان در جان برخی از این جاهلانِ معرفتِ اجتماعی رسوخ کرده است که با دشمنان سیاسی دیرینه خود همپیمان شده اند تا یادگار یکی از پرافتخارترین خانواده های شهر را به تیغ خود بیازارند.
آنها چشمشان را روی همه چیز بسته اند و کارخانه دروغسازی به راه انداخته اند تا به جای اینکه از دستاوردهای خود برای جلب نظر مردم استفاده کنند، دیگران را از چشم جامعه بیاندازند، زیرا این احوال کسانی است که هیچ چیز در چنته ندارند جز نیش زهرآگین حسادت.
عبوری اما با همه جوانی اش چنان محکم ایستاده که سهمگین ترین فریب ها نیز او را نخواهد شکست،او نماینده استقامت مردمان شهری است که در تاریخ چندین بار بر اثر طاعون، آتش سوزی و دیگر بلایای طبیعی تا مرز نابودی رفتند اما شجاعت و پایداری شان مانع از فروپاشی کامل ساری و از میان رفتن یادگاران هزاران ساله تمدن در این شهر شد.
عبوری نیز از همین خاک برخاسته و ریشه در همین رشادتها دارد و ناجوانمردانه است که پای این پرنده بلندپرواز را ببندیم و از آن ناجوانمردانهتر اینکه کوتاه قامتانی حسود میخواهند کلاه از سرِ سروقامتی خوش قلب بردارند و او را از چشم دوستدارانش بیاندازند، اما چه نیک گفته اند خردمندان که جاهلان هرچه در تخریب دانایان بکوشند بیآنکه بدانند زمین زیر پای خود را سست می کنندو بر محبت مردمان بر آن شخص می افزایند.
مردم ساری عبوری را همچون برادری دوست داشتنی و پرتلاش گرامی می دارند، قدیمی ها از بی سابقه بودن چنین خدمت و شجاعتی می گویند، زنان و دخترانی شهر برایش اسپند دود می کنند و جوانان و نوجوانان نیز در رویاهایشان خود را جای او می گذارند.
عبوری امروز الگویی برای جوان های شهر شده است،الگویی از شجاعت، دانش، پشتکار و برنامهمحوری و تلاش، او آغازِ راه تازه ای در میان مدیران ساروی است که به لطف خدا، حمایت مردم و تیره روزی حسودان و عنودان همچون سروی بند قامت بر ستیغ آفتاب رخ خواهد نمود و تا همیشه نامش با این کهن شهر دوست داشتنی پیوند خواهد خورد.
و چه موهبتی بزرگتر از اینکه بدل به اسطوره ای دوست داشتنی شوی، آنهم در اوج جوانی و تازهگی و آنهم در شهری کهن و بازمانده از حقوق اولیهاش .
عبوری غرور ساروی ها را به آنها بازگرداند و کسانی که در پی شکستن دوباره این غرور هستند نه تنها ساروی نیستند، بلکه به دشواتری می توان نام شهروند را بر آنها نهاد.
نویسنده: مهدیه شاکری