چهارشنبه 19 آبان 1395-9:28 کد خبر:32654

نقدی بر بی توجهی خانه مطبوعات، ارشاد و رسانه های مازندران به نمایشگاه مطبوعات کشور:

عرصه خالی است چُنان شامگه بعد از کوچ!

حداقل انتظار این بود که به جای غرفه مطبوعات مازندران که مثل همه سال های گذشته بیشتر شبیه بوتیک روزنامه هاست، یک پاویون برای مازندران در نظر گرفته شود.


به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از عبارت، نمایشگاه مطبوعات با سخنان امیدآفرین رئیس جمهور آغاز شد و دیروز به واسطه واکنش رئیس قوه قضائیه به بخشی از اعتراضات حسن روحانی داغ ترین روزش را در هوای سرد پایتخت پشت‌سر گذاشت.

اصولا در کشور ما نمایشگاه ها هنوز کارکرد و اهداف اصلی خود را نشناخته اند، به جز نمایشگاه های خصوصی(دائمی و فصلی) تقریبا تمامی نمایشگاه های فرهنگیِ دولتی درگیر نوعی شعارزده‌گی و کسالت هستند که ریشه در نمایشی بودن محتوای فکری برگزارکننده‌گانش دارد.

مردم هم بیشتر دلشان می خواهد سری به یک مکان پر از واژه و تیتر بزنند،مجلات مکُش‌مرگِ‌ما را رایگان تحویل بگیرند، با چهره ها عکس سلفی بیاندازند و چیپس و پفکی بخورند.

دست آخر هم با یک بغل روزنامه ، بروشور و پلاستیک به خانه برگردند و با نگاهی پیروزمندانه به عیال بگویند: اینهم موادخام گردگیری شب عید.

با همه اینها نمایشگاه مطبوعات ایران که هرساله به میزبانی تهران برگزار می شود فرصتی برای معرفی رسانه های محلی در سطح ملی است.

تبادل اطلاعات رسانه های محلی با یکدیگر، استفاده از تجربیات رسانه های ملی، آشنایی با فناوری های روز حوزه صفحه آرایی و نشر، برگزاری وُرک‌شاپ های تخصصی و برقراری گعده‌ها و جلسات پرسش و پاسخ از جذابیت های این نمایشگاه است.

در واقع بیشترین و اصلی ترین فایده برپایی این محفل به روزنامه نگاران دور از پایتخت می رسد، زیرا فرصتی برای آشنایی با فضای رسانه های بزرگ و واقعی را پیدا کرده و همچنین می توانند میزان کیفیت فکری جغرافیای خود را نیز به نمایش بگذارند.

اما مثل همه سال های دیگر حضور مازندرانی ها دراین عرصه، بسیار پراکنده و جزیره‌ای بود،این واقعه آنقدر برای روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران بی اهمیت بود که حتی یک خبر خشک و خالی هم درباره آن منتشر نکرد، در حالیکه انتظار می رفت به این مناسبت بخش ویژه ای را به پورتال خود اضافه کند تا روزنامه نگارانی که به هردلیلی نتوانستند برای بازدید از نمایشگاه به تهران بروند از دور با روند اجرایی آشنا و از اخبار آن مطلع شوند.

هیچ یک از روزنامه های محلی استان به این موضوع واکنشی جدی نشان ندادند، از میان رسانه های مجازی، تنها سایت خبری«بلاغ مازندران» به شکلی جدی و قابل تقدیر در نمایشگاه حاضر شد که البته نباید پشتوانه مالی و راهبردی این رسانه ایدئولوژیک را در این حضور پررنگ نادیده گرفت، اما به هرحال آنها نشان دادند که از نظر ساختاری به سمت حرفه ای شدن حرکت می کنند.

در این مدت هیچ کدام از سایت ها و خبرگزاری های مازندران گزارش ، یادداشت یا مقاله ای در این مورد منتشر نکردند و اصلا انگار نه انگار که چنین رویداد مهمی در عرصه ملی در حال برگزاری است.

واکنش خانه مطبوعات مازندران نیز به این نمایشگاه تنها انتشار اطلاعیه‌ای 2خطی در سایت این خانه بود که در آن از کسانی که تمایل دارند برای بازدید به تهران بروند خواسته شده تا سه شنبه(18 آبان) نام نویسی کنند تا از اتوبوسی که چهارشنبه و به احتمال زیاد از جاده سوادکوه به تهران می رود جانمانند.

شاید پاسخ این باشد که ما برای خودمان نمایشگاه مطبوعات داریم و در آنجاست که فعال می شویم، اما کافی است به عقب برگردیم و به آخرین نمایشگاه مطبوعات استان که شکستی مفتضحانه بود نگاه کنیم.

نمایشگاهی که بدون استقبال(حتی اندک) عمومی و حتی با کاهش استقبالِ از روی وظیفه مدیرانِ دولتی به کار خود پایان داد و غرفه های موجود به جای آنکه محلی برای تبادل تندترین و هیجان انگیزترین مسائل و تحلیل های روز باشد، به اتاق چُرت و  بی حوصله گی بدل شده بود.

اشتباه نشود! مقصود من در این تحریر ضرورت حضور  صرفا فیزیکی در نمایشگاه نیست ـ هرچند همین مسئله روبنایی هم مورد غفلت شدید واقع شد ـ چه بسا اینکه ما حتی اگر با همه توان هم حاضر می شدیم اما حرفی برای گفتن، گوشی برای شنیدن و برنامه ای برای استفاده بهینه از این موقعیت نداشتیم بازهم باید آه حسرت می کشیدیم.

بی توجهی رسانه های مازندران به مهمترین رویداد رسانه ای کشور سه دلیل عمده دارد.

نخست اینکه وقتی این رویداد توسط متولیان اصلی فرهنگ و رسانه مازندران یعنی ارشاد و خانه مطبوعات نادیده گرفته می شود، رسانه ها نیز دلیلی برای تحرک(آنهم در این شرایط سخت اقتصادی) نمی بینند.

بی شک انتظار داشتم با توجه به شعارهای دولت و شناختی که از مدیریت احدجاودانی داریم حضوری متفاوت و تاریخی را در این عرصه ثبت کنیم و از تکرار همان برنامه های قدیمی و روزمه پُرکن دست برداریم.

دومین دلیل در غیرحرفه ای بودن رسانه های استان نهفته است، روزمره گی، رپرتاژنامه بودن و عدم حضور روزنامه نگاران تخصصی و حرفه ای باعث خموده گی و بی توجهی به بنیان فکری این شغل حساس می شود.

سومین دلیل را باید در ضعف تاریخ معاصر مازندران در مواجهه با رسانه ها و جایگزینی شبکه های اجتماعی در سالهای اخیر با رسانه های رسمی جستجو کرد، این تطور تاریخی به نقطه ای رسیده است که رسانه های کاغذی غیرتولیدی استان (تقریبا همه روزنامه های مازندران)را از درون تهی کرده است.

متاسفانه اغلب رسانه ای استان به تولید محتوای کیفی پشت کرده اند و بهترین تصمیماتشان این است که جلوی انتشار ویژه نامه استانی همشهری را بگیرند تا مورد قیاس و قضاوت عمومی واقع نشوند.

حداقل انتظار این بود که به جای غرفه مطبوعات مازندران که مثل همه سال های گذشته بیشتر شبیه بوتیک روزنامه هاست، یک پاویون برای مازندران در نظر گرفته شود تا اگر امکان حضور برای همه رسانه های استان فراهم نیست، از هر گروه رسانه ای با توجه به کانتکس و زمان انتشار، یک نماینده انتخاب شود ودر کنار آنها نماینده ای مناسب از خانه مطبوعات و ارشاد هم حضور داشته باشند تا حداقل از لحاظ آماری ظرفیت های رسانه ای مازندران را معرفی کنند.