چهارشنبه 31 شهريور 1395-8:39 کد خبر:31998
بدحجابی کج حجابی،دامنگیر مردان هم شده:
زنان بزککرده و مردانی که دیگر مردانه نیستند!
عفاف و حجاب در جامعه این روزها رها است و بیحجابی که دیگر، تنها زنانه نیست و دامنگیر بعضی مردان هم شده است.
به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از تنکابن24، بدحجابی دیگر مختص به فصل تابستان نبوده و در تمام طول سال میتوان آثار و پیامدهای ضربه مهلک دشمن بر پیکره جامعه بافرهنگ اصیل ایرانی را مشاهده کرد، کج حجابی، بدحجابی و بیپرده بگوییم، بیحجابی، پدیدهای است که این روزها در سواحل و ارتفاعات و مناطق ییلاقی تنکابن دیده میشود.
هدف نگارنده از بیان این مطلب، مخالفت با زیبایی نیست بلکه هدف، تأکید براین مهم است که هر رفتار و پوششی جایگاه خاص خود را دارد و اینگونه بیحجابیها خطرات جبرانناپذیری برای نوجوانان و جوانان جامعه خواهد داشت.
متأسفانه بسیار جای تأثر و نگرانی است که این رفتار یا بهتر بگوییم، ضدهنجار در سالهای اخیر رو به افزایش گذارده و چنانچه سیر صعودی آن ادامه یابد در آیندهای نه چندان دور باید شاهد مشکلاتی بدتر از بدحجابی باشیم،عفاف و حجاب در جامعه این روزها رها است و سند آن، یک نیم روز راه رفتن در خیابانهای شهر است، بیحجابی که دیگر، تنها زنانه نیست و دامنگیر بعضی "مردان" هم شده است.
دیگر بیحجابی و اسارت فرهنگی مختص به یک جنسیت نیست و متأسفانه تمامیت جامعه اسلامیمان را به مخاطره انداخته است، مردانی بزککرده و زننما و زنانی که تمام زنانگیشان در معرض دید است، این روزها بیمحابا در شهر و در معرض دلهای لرزان نمایان میشوند و کسی هم معترض آنها نیست.
از گذشته هرگاه سخن از مقوله حجاب به میان میآمد، ناخودآگاه افکار و اذهان به گروه کثیری از شهروندان جامعه به نام بانوان معطوف میشد، درحالیکه در این روزها وقتی پا از در خانه به بیرون میگذاریم، با جماعتی کثیر از جلوه گرانی نه از جنس نسوان جامعه بلکه از جماعت بهظاهر مرد از باطن فنا یافته، مواجه میشویم که نگاهها را به خود جلب میکنند.
کافی است پای درد و دل خانوادههای مذهبی بنشینی تا خوندلشان برایتان سرریز شود، آنها که دلشان میلرزد تا مبادا فرزندشان، پا در آشفته بازار شهر بگذارد، چراکه به طرفهالعینی بایدها و نبایدهایی را که سالها برایش گفتهاند، در اثر همنشینی با بدان، بر باد میرود و از آن پس طعم گناه در کام ثمره یک عمر دعای سحرشان شیرین خواهد شد.
تحقیقات بهعمل آمده از سوی جامعه شناسان در غنای فرهنگی و نیز عوامل مؤثر در شکلگیری فرهنگ و خرده فرهنگ در جوامع مختلف حاکی از آن است که در هر جامعهای پوشش ظاهری مردم از گویاترین نشانههای فرهنگی و اجتماعی و مذهبی به شمار میرود.
طبیعی است اگر هر کشوری متناسب با هنجارهای مذهبی و فرهنگی اصیل خود چهارچوبی داشته باشد و قوانینی را در این موضوع وضع کند و روی آن سختگیر باشد،چون حفظ هنجارهای اجتماعی از اصلیترین وظایف قانونگذاران و مجریان قانون به شمار میرود.
بهعنوانمثال در برخی از کشورهای مدعی آزادی مشاهده میکنیم که تا چه میزان بر رعایت چهارچوب و موازین قانونی خود مبنی بر نبودن حجاب اسلامی و ایجاد محدودیتهای مختلف و هرچه بیشتر تنگ کردن عرصه فعالیتهای مسلمانان تأکید میکنند.
موضوعی که اخیراً و در سایه عدم توجه بهموقع مسئولین ذیصلاح فراگیر شده و واقعاً تأسفبرانگیز است، موضوع مانتوهای پشتنویسی توسط دختران و حتی زنان و مادران جامعه است.
متأسفانه نوعی از مانتوها بهعنوان مد تابستانه پوشش غالب دختران را به خود اختصاص داد که اغلب آنها حامل شعارهای مستهجن و با مفاهیم بسیار سخیف به زبان انگلیسی و یا طراحیهایی که جز جلبتوجه چشمان ناپاک هیچ هدف دیگری برایشان متصور نیست، بودند.
البته مقصود نگارنده تنها چرایی در بیثباتی شخصیتی و یا نبود نمادهای ملی و اصیل میهنی در طراحی لباسها نیست، بلکه بیشتر تألم و تکثر بنده از مشاهده چنین مناظری توهین به شهروندانی است که سبقه فرهنگیشان هزاران بار از کشورهای صادرکننده این ادبیات سخیف، فاخرتر است.
نگران از اینهمه بیتوجهی به فرامین و توصیههای آن پیر فرزانه که بهمراتب بر این مهم تأکید میکند:چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشهی ایمان جوانان زدن، دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد بهعنوان اینکه این آزادی است، همچنان که اگر هروئین و بقیّهی مواد مسمومکنندهی بدن و بدبخت کنندهی خانوادهها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند، نمیشود بیتفاوت نشست.
ایشان به کرار از زمانهای سخن به میان میآورند که باید برای دفاع از حریم امنیت اجتماعی خودمان، به سلاح فرهنگ و هنر مسلح باشیم،متکی به مدیریت فرهنگی به تبارشناسی کشور و به آنچه که باید برای پاسداشت فرهنگ هزینه کنیم.
باید بدانیم اگر امروز میخواهیم لباس هنجارشکن را از پوشش جوانانمان حذف کنیم، نباید شعار دهیم. نباید فقط حرف بزنیم که باید بهترین را به جوانانمان پیشنهاد کنیم تا جایگزین اصلحتری نسبت به آنچه بر تن دارند، داشته باشند.
اما جای بسی تأسف است که مسئولین دولت یازدهم چه در نهادهای فرهنگی و چه در نهادهای نظارتی به تبعیت از رئیس دولت که صراحتاً از کنارهگیری دولت از فرهنگ و آزادی، سخن میگوید و یا وزیر ارشاد با تجلیل از عناصر ضد فرهنگی در مناسبتهای مختلف، خواهان رفع همه ممیزیهاست، دیگران نیز به نسبت مسئولیتی که بر عهده دارند، همچنان قرائت فرهنگی خود را دنبال میکنند،گویا دولت تدبیر به مدد مشاورانش میخواهد نشان دهد که فضا فرهنگی کشور عوضشده و به همین دلیل به هیچ مانع و محدودیتی فرهنگی قائل نیست.
و در پایان سخنی با قادر مطلق، یا ارحمالراحمین! تنها تو خود دانی که عاقبت این گروه کثیر تنوعطلب و بهاصطلاح مدگرا تا کجاها جامعه اسلامی ما را سوق خواهد داد،خدایا تو را بهحق صالحات و تائبات و مؤمنات و خاشعانت قسمت میدهیم ما را در این دوره منتسب به عصر آخرالزمان حتی بهاندازه پلک زدنی تنها وامگذار تا ایمن و ثابتقدم به منزلگه ابدی خود پیوند بخوریم.