سه شنبه 15 دی 1394-0:8 کد خبر:18272
فارس گزارش می دهد:امانتی به نام محیط زیست:
ضرورت تزریق همت همگانی به رگهای منابع طبیعی/ تهدید زیرپوستی زباله بر سلامت مردم
معضل زباله درمازندران به صورت زیرپوستی بر سلامت مردمان این دیار تاثیر گذاشته است و میطلبد که شعار نگاه ملی به گردشگری مازندران تحقق یافته و خون تازهای از همت عمومی در رگهای منابع طبیعی تزریق شود.
به گزارش خزرتیترخبر و به نقل از فارس، استان مازندران 23 هزار و 756 ممیز 4 کیلومتر مربع یا 23756.4 کیلومتر مربع، نوار ساحلی آن 478 کیلومتر و محدوده جنگلی این استان نیز 973 هزار و 793 هکتار است.
ظرفیت بالای مازندران در نوار ساحلی و جنگلی و بهرهمندی از مواهب خدادادی ارزشمند همچون چشمهسارها، رودها، کوهسارها و مرتع و خاک حاصلخیز نقطه قوتی برای این استان در بخش گردشگری و کشاورزی محسوب میشود.
به تناسب افزایش جمعیت و پیشرفت علوم و فنون، نیازهای جامعه نیز رنگ دیگری گرفت و آرامآرام موضوع صنعتی شدن مازندران نیز روی کار آمد، حالا این استان که زمانی در دوراهی صنعت و کشاورزی مانده بود، دغدغهای به نام گردشگری دارد که بلای جان محیطزیست شده است.
در شرایط فعلی، مازندران با وجود فعالیتها و تلاشهای زیادی که برای پیشرفت اقتصادی انجام میدهد، اما در هیچکدام از بخشهای صنعت، گردشگری و کشاورزی موفق نبوده و بهدلیل تناسب نادرست بین این سه مقوله، با بحران جدی زیستمحیطی روبهرو شده است که مستقیم یا غیرمستقیم بر سلامت مردمان این استان تأثیر گذاشته است.
طی 10 سال گذشته، مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که باید کشاورزی مازندران بتواند حرفی برای گفتن در صنعت و گردشگری داشته باشد، لذا با صدور مجوزهای پیدرپی و بدون انجام ارزیابیهای زیستمحیطی نسبت به ساخت شرکتها و کارخانجات مختلفی که بعضاً مواد سمی و آلودهکنندهای را بر دامنهها، دشتها و دریا و رودخانهها تحمیل میکنند، اقدام شد.
در شرایط فعلی، جلسات مختلفی برای چرایی این مسائل برگزار میشود، از صاحبان شرکتها و کارخانجات خواسته میشود که نسبت به احداث تصفیهخانه و جلوگیری از رهاسازی فاضلابهای صنعتی یا جلوگیری از گرد و غبار در منابع طبیعی اقدام کنند، اما مگر چند درصد آنها میتوانند صنعت سبز باشند و چند درصد همین صنایع سبز میتوانند بهجرأت بگویند که مسائل زیستمحیطی را رعایت میکنند.
در بحث گردشگری نیز آن میزان که برای جذب گردشگر و شناساندن اماکن تفریحی و توریستی و ساخت هتلها و متلها در کنار سواحل و کوهها اقدام شد، در رسیدگی به مسائل زیستمحیطی بهویژه زباله اقدامی انجام نشد و اصلاً موضوع جمعآوری زباله تا پنج سال گذشته در دستور کار نبوده است.
اکنون نهتنها نوار ساحلی مازندران در تصرف زبالههای صنعتی است، بلکه جنگلهای بکر این استان نیز هر روز بیشتر از دیروز غرق در زباله میشود و تبدیل به یک بحران جدی شده است.
* استفاده از میوه و سبزیجات آلوده
علاوه بر آلودگیهایی که حاصل رهاسازی زباله توسط گردشگران در دل تفرجگاههاست، محل دپوی زبالهها از سوی شهرداریها و دهیاریهای مازندران نیز خود محل تأمل است و حدود 30 مرکز دپوی زباله در این استان، در واقع سرچشمههای آلودگیهایی هستند که به جان سلامت مردم افتادهاند؛ ما اکنون بیآنکه بدانیم در بسیاری موارد در حال استفاده از آب، هوا و میوهها و سبزیجات آلوده هستیم.
شیرابههای زباله که بعضاً حاصل انباشت زباله در ارتفاعات است به سمت دشت، مزارع، باغات، آبهای زیرزمینی و رودخانه و دریا سرازیر شده و نفوذ میکنند، در این شرایط فریادهای محیطزیست و فعالان زیستمحیطی فقط شنیده میشود اما بهجایی نمیرسد.
تلاش مسئولان مربوطه استانی برای احداث کارخانههای کمپوست در برههای از زمان با جدیت دنبال میشود، اما در مقطعی دیگر به فراموشی سپرده میشود و اگر گروههای زیستمحیطی مردمنهاد و عده انگشتشماری از مسئولان دلسوز محیطزیست نباشند، امروز دیگر از مواهب طبیعی مازندران چیزی باقی نمانده بود.
قرار شد که تا پایان برنامه پنجم، فکری به حال معدومسازی زباله در شهرهای بالای 200 هزار جمعیت شود تا این زبالهها دیگر دفن نشده بلکه یا کمپوست و یا بازیافت شوند، اکنون در حال گذر از این زمان هستیم و مگر در مازندران بهجز ساخت یکی دو کارخانه کمپوست که آنهم با کمتر از نصف ظرفیت و با نقصهای فنی کار میکنند، چند قدم مهم دیگری برداشته شده است.
ناصر مهردادی مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران از تولید روزانه حدود 3 هزار و 200 تن زباله در مازندران میگوید که رقم بسیار زیادی برای روزهای عادی است و شهرداریها و دهیاریها در مدیریت همین حجم زباله ماندهاند، حال در ایام تعطیلات که جمعیت بیش از 3 میلیون نفری مازندران در خوشبینانهترین زمان به سه برابر میرسد، طبیعی است که بحرانی به نام زباله پدید بیاید.
بحث زبالههای بیمارستانی نیز مقوله جداگانهای را میطلبد که آنهم در صورت رعایت نکردن دستورالعملهای زیستمحیطی و تجهیز نشدن بیمارستانها و مراکز درمانی به دستگاه زبالهسوز بیمارستانی، باید از فاجعهای دیگر سخن بگوییم که از چشمها پنهان ماندهاند.
فرهنگ تفکیک زباله، روشهای تولید زباله کمتر و چگونگی تبدیل زبالههای تر به کمپوست بهویژه در روستاها همچنین آموزش عمومی به خانوادهها برای کمک به حفظ محیطزیست، جاهای خالی در فرهنگ عمومی هستند.
با این اوصاف، اکنون مازندران در بخش مدیریت پسماند با مشکل مواجه است و در کنار آن با مشکلات زیستمحیطی نیز دست و پنجه نرم میکند، این استان علاوه بر مدیریت پسماند شهری باید فکری به حال زبالههایی داشته باشد که گاه و بیگاه با بیمبالاتی مردمان بومی و گردشگران غیربومی در دل تفرجگاهها جمع میشوند.
زبالههایی که قلب منابع طبیعی را نشانه رفته و آنها را به شماره انداختهاند، همان اشیایی هستند که میتوانند با مدیریت صحیح به کودهای آلی، انرژی برق و مواد بازیافتی تبدیل شده و طلای کثیف باشند.
* باقیمانده آلودگیها بر بستر طبیعت
یکی از فعالان زیستمحیطی به خبرنگار فارس، گفت: نوار شمالی کشور از نظر زیستمحیطی آسیبپذیرتر از مناطق دیگر است و فشار هم روی این منطقه بیش از استانهای دیگر است.
حر منصوریعبدالملکی اظهار کرد: در نوار شمالی کشور چرخه هیدرولوژی آب بسیار کوتاه است، یعنی آب از آببندانها و مزارع آبی تبخیر و پس از برخورد با دیواره البرز و سرد شدن تبدیل به باران شده و از طریق رودها به دشتها، آبگیرها و در نهایت به دریا سرازیر میشود.
وی با بیان اینکه از بین رفتن پوشش گیاهی در جنگلهای بالادست حتی جذب آب توسط زمین از ارتفاعات را به کمترین حد کاهش داده و آب بدون تصفیه شدن دوباره به منابع سطحی برمیگردد، افزود: به همین دلیل هر نوع آلودگی چه بهصورت آلودگی گازی، سموم و کودهای شیمیایی و حتی پسابهای خانگی و کارخانجات بدون اینکه کماثر شوند، در بستر طبیعت باقی مانده و روزبهروز افزایش مییابند.
* افزایش فشارها بر طبیعت مازندران
منصوریعبدالملکی ادامه داد: از طرفی نیز بهدلیل وجود مواهب الهی از جمله جنگل، دشت، سرزمینهای سبز و دریا گردشگران عبوری در شهرها و حتی تفرجگاههای شمال ایران را داریم که مدیریت آنها بیش از ظرفیت زیرساختهای شهری است.
این فعال زیستمحیطی کشور با بیان اینکه روند فشار بر طبیعت مازندران بهویژه در بحث انباشت زباله در حال شدت گرفتن است، تصریح کرد: اگر قرار است این نوار سبز فرصتی برای آرامش روح و جان هموطنان ما باشد، باید اقتصاد، مدیریت و برنامهریزی شهری، مدیریت پسماند و خدمات شهری استانی مطابق با استانداردهای طبیعتگردی طراحی شده و از هر گونه ساخت و ساز و استقرار صنایع گروه «واو» یعنی صنایع آلودهساز جلوگیری شود تا بیش از این شاهد تخریب جنگلها، کوهها و منابع طبیعی بهویژه در نوار سبز مازندران نباشیم.
* کوهها؛ ریههای شهر
یکی دیگر از دوستداران طبیعت نیز در گفتوگو با فارس، با بیان اینکه جنگل، دشت و کوه بهعنوان منابع حیاتی و محیطزیستی بیانگر حیات آب و هوا و خاک هستند، گفت: در حقیقت کوهها ریههای شهر هستند، درختان جنگل نیز با ریشههای خود آب و خاک را حفظ میکنند، بهطوری که هر ساله یکتن آب توسط ریشههای یک درخت ذخیره میشود و پیوسته بستر آبهای زیرزمینی را سیراب نگه میدارد.
رستمعلی عادل اظهار کرد: برگهای درختان از ریزش ناگهانی باران بر بستر جنگلها جلوگیری کرده و مانع از سیلابهای بحرانی میشوند، در طول شبانهروز اکسیژندهی توسط برگهای جنگلی اتفاق میافتد و هوای آلوده به دیاکسیدکربن، ازت و مواد آلوده حاصل از نفت، گازوئیل، بنزین و سوخت هواپیماها توسط برگهای جنگلی جذب و متابولیزه میشود تا شاهد آلودگی زیستمحیطی در شهرها و روستاها نباشیم.
وی با طرح این سوال که با اینهمه خوبیهایی که طبیعت برای ما انجام میدهد، ما چه کردهایم، افزود: انسانها بهعلت نداشتن آگاهی و فرهنگ لازم، در هر گردش، پیکنیک یا حتی پیادهروی، با پسماندهای مواد غذایی و مواد نفتی نظیر نایلکس، قوطیهای کنسرو، سفرههای یکبار مصرف و شیشههای نوشابه که سالیان درازی طول میکشند تا تجزیه شوند، به جان طبیعت افتادهاند.
این پزشک و فعال زیستمحیطی بیان کرد: 400 سال طول میکشد تا یک قطعه شیشه تغییر وضعیت فیزیکی بدهد، لذا ما با رهاسازی زبالههای تجدیدناپذیر در دل طبیعت، در واقع به آیندگان اثبات میکنیم که چهقدر در قبال آنها کوتاهی کرده و میراثدار خوبی نبودهایم.
عادل ادامه داد: مناظر طبیعی خدا و هیبت جنگل سبب آرامش روح و روان انسانها میشود ولی این زندگی ماشینی و مواد مصرفی ما را از واقعیتها دور کرده تا حدی که چهره زیبای جنگل و دریا را زشت کردهایم.
وی در پایان گفت: انسانهای آگاه نسبت به مناظر زیبا در طبیعت و دستاندازی به مواهب خدادادی پیوسته در رنج هستند.
* امانتی بهنام محیطزیست
یکی از فعالان جوان زیستمحیطی نیز در گفتوگو با فارس، اظهار کرد: برای نهضت حفظ منابع طبیعی و محیطزیستی باید کار فرهنگی کرد، حافظان محیطزیست و منابع طبیعی، حافظان برکه و حافظان رودخانهها و تالابها در کشور توسط سازمانهای مردمنهاد از سطح دبستان تا دبیرستان باید با همکاری مسئولان حوزه فرهنگ و محیطزیست وارد عمل شوند تا موضوع حفاظت از محیطزیست بهصورت قضیه اساسی و زیربنایی حل شود.
یاسر آزموده با بیان اینکه جنگل و منابع طبیعی و محیطزیست یک امانت الهی در دست ما انسانها برای تحویل به نسل بعدی است، افزود: ما باید این امانت را بهسلامت به نسل آینده برسانیم، اما روند فعلی خوشایند نیست و باید آستین همت را بالا زد.
وی با بیان اینکه امروزه پسماندها به یک معضل برای دولتها تبدیل شدهاند، بیان کرد: معضلی که هرچه نادیدهتر گرفته شود، آثار مخرب آن بیشتر گریبانگیر دولتمردان میشود.
این دوستدار طبیعت ادامه داد: مدیریت پسماند بهعنوان پدیده نوظهور در عرصه مدیریت شهری در قرن بیستم مورد توجه خاصی قرار گرفته و امروزه هر کشوری بسته به میزان توجه و اهمیتی که به پسماندها میدهد، مدیریت خاص خود را در پیش میگیرد، اما در کشورهای پیشرفته که تجربیات بسیار خوبی دارند داستان بسیار متفاوتتر از کشور ماست.
* نبود مدیریت پسماند در مازندران
آزموده بیان کرد: در آلمان که خود را قهرمان محیطزیست جهان میداند، معمولاً در هر آپارتمان پنج سطل برای پنج نوع زباله وجود دارد که با رنگهای جداگانه مشخص شدهاند؛ این سطلها شامل بستهبندیها، کاغذ و مقواهای نازک، شیشهها (روشن، سبز و قهوهای)، مواد غذایی و گیاهی و سرانجام یک سطل نیز برای سایر زبالهها در نظر گرفته شده است.
وی با بیان اینکه باید از تجربههای مدیریتی خوب برای حل معضل زباله در کشور استفاده کنیم، اظهار کرد: براساس نظرسنجیها، حدود 90 درصد آلمانیها با علاقه شخصی به جداسازی زباله میپردازند، در برخی از کشورهای اروپایی خانوارهایی که زباله خود را جداسازی نمیکنند، زبالههای آنها نیز جمعآوری نمیشود یا اینکه باید قبض جریمه پرداخت کنند.
آزموده با اشاره به حرکتهای اندکی که در برخی شهرها با شعار تولید برق، تولید آب گرم و کود آلی از زباله انجام شده است، افزود: اما نسبت حجم پسماندهای تولیدی و حجم پسماندهای مدیریتشده با یکدیگر قابل مقایسه نیست و تا نقطه مطلوب راه بسیار طولانی در پیش داریم.
وی بیان کرد: در استان مازندران نیز نبود مدیریت پسماند به مشکل اصلی استان تبدیل شده است که رهاسازی زباله در جنگلها، خاکسترسازی زبالهها و گازهای سمی تولیدی حاصل از آن، شیرابههای بسیار خطرناک و وارد شدن آنها در رودخانهها و آبهای زیرزمینی از دردسرهای همیشگی مازندران است.
* آموزش؛ حلقهای از زنجیره مدیریت پسماند
این فعال محیطزیست گفت: امروزه یکی از حلقههای زنجیره مدیریت پسماند فرهنگسازی و آموزش شهروندی است، تفکیک زباله از مبدأ و نریختن زباله در اماکن عمومی و محیطزیست از اموری است که دولتها با ایجاد ساز و کار مدیریتشده تلاش میکنند تا مردم را به این سمت سوق دهند، لذا این فرآیند باید با جدیت بیشتری در مازندران با توجه به شرایط اقلیمی خاص و وجود مواهب ارزشمند حیاتی، دنبال شود.
وی در پایان با اشاره به فعالیت خود در گروه محیطزیستی آرونِک (کفشدوزک)، اظهار کرد: در این گروه همواره دغدغه محیطزیستی در بین مردم و آموزش شهروندی را داریم و در فعالیتهای خود به این نتیجه رسیدهایم که پاکسازی مناطق گردشگری در روزهای تعطیل، تأثیرات زیادی در اجتماع گردشگران و جلوگیری از انباشت زباله دارد.
براساس این گزارش، با توجه به اینکه 70 درصد زبالههای جمعآوری شده در مازندران از نوع تر هستند، اگر مسئولان حوزه فرهنگ و محیطزیست بتوانند طرح تفکیک زباله از مبدأ را نهادینه کنند، میتوانند قدم مهمی برای حل مشکل بازیافت زباله در این استان بردارند.
همچنین با توجه به اینکه هنوز در تفرجگاههای جنگلی مازندران تبلیغی از دفن زبالههای تر از سوی گردشگران دیده نشده است، بهنظر میرسد ایده خوبی برای رهایی از 70 درصد زبالهها در مناطق جنگلی باشد.
استقرار ایستگاههایی برای جمعآوری زبالههای خشک در ایام تعطیلات که بتواند در ازای تحویل حجم معینی از زبالههای خشک، حتی یک قلم و خودکار نیز به گردشگران هدیه کند، میتواند تأثیرگذار باشد.
با وجود شعارهایی مبنی بر اینکه باید نگاه ملی نسبت به حوزه گردشگری در مازندران صورت بگیرد، اما هنوز قدمهای قابل توجهی برداشته نشده است و برنامهریزان نیز بیشتر از اینکه به حل مشکلات فکر کنند، در اندیشه زیرساختهای جدید گردشگری هستند.
زیرساختهای جدید نهتنها از مشکلات نمیکاهد بلکه وظیفه مسئولان را سنگینتر کرده و خود تحمیل یک معضل جدید است، لذا میطلبد تا بهطور ویژه ابتدا بحث ساماندهی زباله در مازندران که به یک بحران زیستمحیطی تبدیل شده و سلامت مردم را مورد تهدید قرار داده است، دنبال شود.
فراموش نکنیم که روزانه صدها لیتر از شیرابههای زبالههای خانگی و صنعتی وارد رگهای باغات، مزارع، رودخانهها، دشت و دریای مازندران میشوند و این رگها نیاز به خون تازه و پاکی دارند که باید از آستین همت مسئولان بیرون بیاید.
* ضرورت همراهی مردم با مسئولان
اجرای برنامههای دولتمردان نیاز به همراهی آحاد جامعه دارد و تجربه نشان داده است در هر عرصهای که دولت و ملت با یکدیگر همراه و یکدل شدند، مشکلات و موانع از سر راه برداشته شده است، در این موضوع اساسی نیز مردم نباید تنها چشم به عملکرد مسئولان داشته باشند.
رهاسازی زباله در کنار جادهها، سواحل، رودخانهها و در دل جنگل، اقدام ناپسندی است که جز از سر بیتوجهی نمیتواند باشد، بهتر است با ورود به هر تفرجگاه به قانونی فکر کنیم که طبیعت را متعلق همه مردم میداند و بر احترام به آن تأکید دارد.
در این میان حقیقتی را فراموش کردهایم؛ ما آخرین نسل از انسانها بر کره خاکی نیستیم و قرار نیست همه آنچه که در اختیار ما قرار دادهاند را با خود به جای دیگری ببریم.
طبیعت و منابع موجود در آن متعلق به همه ساکنان زمین است، ما امانتی را از گذشتگان داریم و باید بهسلامت در اختیار نسل بعدی قرار دهیم.
هر چند سازمانهای مردمنهاد با عنوانهای مختلف سعی در نجات طبیعت از زبالهها و نخالهها همچنین نهادینهسازی فرهنگ احترام به طبیعت را دارند، اما هر فرد از جامعه مدنی باید خود یک نهاد و استوانه محکمی برای حفاظت از محیطزیست باشد.
در اصل 50 قانون اساسی آمده است: در جمهوری اسلامی، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود، از اینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.